-
غزل 10: دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1390 10:00
1) دوش از مسجد سوی میخانــه آمــد پیر ما. چیــست یـــارانِ طریقت بعــد از ایــن تـدبیر ِ مـا؟ 2) ما مریدان روی سوی کعبه چون آریـم؟ چون، روی سوی ِ خـــانـــــــه خَمّـــــــار دارد پیــــر ِ مـا. 3) در خــرابات ِ مغان، مـــا نیز هم منزل کنیم؛ کاین چنیــــن رفته ست در عهد ِ ازل تقــدیر مــا. 4) عقل اگـر دانـد کـه دل در...
-
« رند » و « رندی » در شعر حافظ
سهشنبه 4 مردادماه سال 1390 17:53
راز درون پرده ز رندان مست پرس کاین حال نیست زاهد عالی مقام را دکتر "محمد معین" در کتاب "حافظ شیرین سخن" درباره واژه رند مینویسد: در فرهنگ ها « رند » را به کسر اول ضبط کردهاند اما در شعر زیر از سلطان جلال الدین سلجوقی به فتح اول آمده: «از دست تبه کاری این مشتی رَند در کام حیات ماست چون حنظل قند ای...
-
غزل 9: رونق عهد شباب است دگر بستان را
دوشنبه 13 تیرماه سال 1390 10:45
یکی از نگارههای دست نویسی از دیوان حافظ برداشت از اینجا 1) رونق ِ عهد ِ شبــاب است دگـــــر بستــــان را. میرسد مژده گل بلبل خـوش الحــان را. 2) ای صبـــا! گـــــر به جوانـــان ِ چمـن باز رسی، خدمت ِ ما برسان سرو و گل و ریحــان را. 3) گـــر چنین جلوه کند مغ بچـــه بـاده فـــــروش، خاک روب ِ در ِ میخــــانه کنــم...
-
غزل 8: ساقیا برخیز و در ده جام را
سهشنبه 7 تیرماه سال 1390 09:51
۱) ساقیــــا بـرخیـــز و در ده جــام را. خاک بر سـر کــن غــم ِ ایــام را. 2) ساغر ِ می در کفـم نــه، تـــا ز بر، بر کشم این دَلق ِ ازرق فـام را. 3) گر چه بد نامــی ست نـــزد ِ عـاقلان، مـا نمی خــواهیم ننگ و نام را. 4) باده در ده، چنــد از ایــن باد ِ غــــرور، خاک بر ســر نفس ِ نـافرجـام را؟ 5) دود ِ آه ِ سینـــــه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 23 خردادماه سال 1390 15:47
دوستان خوبم دو هفتهای نیستم، حتمن به یادتان خواهم بود و برایتان روزگار خوشی آرزو میکنم. شاد و خرم باشید.
-
غزل 7: صوفی بیا که آینه صافی ست جام را
دوشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1390 09:12
عکس از: فلورا ۱) صوفی! بیا که آینــه صافـیست جـام را، تـــــا بنگــــری صفـــای ِ مـی ِ لعل فام را. 2) راز درون پــرده ز رنــــدان ِ مست پــــرس، کـاین حال نیست زاهد ِ عالی مقام را. 3) عنقـا شکــار ِ کس نشود، دام بــازچین، کانجا همیشه باد به دست است دام را. 4) در بزم ِدور، یک دو قدح درکــش و بـــــرو؛ یعنی: طمـــع...
-
غزل 6: به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
سهشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1390 12:29
1) به ملازمان سلطان، کــه رسانـد ایــن دعـا را؟ کـــه:"بــه شکـر پادشاهی، زنظر مران گدا را" 2) ز رقیـب دیـو سیرت، به خدای خود پنــــاهــم؛ مگـر آن شهــاب ِ ثاقب، مـــددی دهد سُها را. 3) مــژه سیــاهت ار کـــرد بــه خـون ما اشــارت، ز فریــب او بینــدیش و غلـــط مـکــن، نگـــارا! 4) دل ِ عـالمـی بســـوزی،...
-
غزل 4: صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
شنبه 20 فروردینماه سال 1390 11:14
صبـــا بـــه لطف بگـــو آن غــزال رعنــا را / که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را شکــر فـــروش کـــه عمرش دراز باد چرا / تفقـــدی نــکنــــد طوطـی شکـــرخا را غرور حسنت اجــازت مگـــر نداد ای گل / کــه پرسشی نکنـی عندلیب شیدا را به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر / بـــه بنـــد و دام نگیـرنــد مـــرغ دانـــا را...
-
سبز گردد شاخساران کهن
دوشنبه 15 فروردینماه سال 1390 10:49
-
ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید
چهارشنبه 25 اسفندماه سال 1389 08:48
ب ا گزیدهای از بهاریه فرخی سیستانی آمدن بهار را به دوستان گرامی شادباش میگویم و سال خوشی را برای همه مردمان ایران زمین آرزو میکنم. ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید / کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید / تو لختی صبر کن چندان، که قمری بر چنار آید چو اندر باغ بلبل، به...
-
غزل 5*: دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
چهارشنبه 11 اسفندماه سال 1389 12:11
عکس از: فلورا دل مــیرود ز دستــــم، صــاحبــدلان خـــدا را / دردا کــه راز پنهـــان خواهـــد شد آشکـــارا کشتـی شکستگـانیم ای بــاد شرطه برخیـز/ بــــاشـــد کــــه بــاز بینیـــم دیــدار آشنـا را ده روزه مهـــر گــردون افسانه است و افسون/ نیکــــی بــــه جـــای یاران فرصت شما یارا در حلقـــه گــل و مل خوش خواند دوش...
-
نیلبک مهرههای پشت
سهشنبه 3 اسفندماه سال 1389 11:47
ولادیمیر مایاکوفسکی در سال 1893 میلادی در روستای باگدادی استان کوتائیسی گرجستان در قفقاز دیده به جهان گشود . در سال 1906 پس از مرگ پدر با خانوادهاش به مسکو رفت. پانزده ساله بود که وارد حزب کارگران سوسیال دموکرات روسیه شد و سپس در مدرسه نقاشی و هنرهای زیبای مسکو شروع به تحصیل کرد و در آن جا بود که با برلیوک - شاعر و...
-
غزل 3: اگر آن ترک شیرازی...
شنبه 16 بهمنماه سال 1389 09:00
اگــــر آن تــــرک شیــرازی بــه دســت آرد دل مـــا را/ به خال هندویش بخشم سمــرقند و بخـارا را بده ساقی مـــی بـاقی که در جنت نخواهی یافت / کنـار ِ آب ِ رکــن آبــاد و گلــگشـت ِ مصــــلا را فغــان کــاین لـــولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب/ چنان بردند صبــر از دل که ترکان خوان یغما را ز عشق ناتمام ما، جمـــال یـار...
-
مرگ نازلی تقابل گفتن و خاموشی
یکشنبه 10 بهمنماه سال 1389 12:30
«وارتان سالاخانیان پس از کودتای 28 مرداد 1332 گرفتار شد، همراه مبارز دیگر کوچک شوشتری زیر شکنجه ددمنشانهای به قتل رسید... من او را در زندان دیده بودم... شعر، نخست مرگ نازلی نام گرفت تا از سد سانسور بگذرد، اما این عنوان شعر را به تمامی وارتانها تعمیم داد و از صورت حماسه یک مبارز به خصوص درآورد.» (یادداشت شاعر، مجموعه...
-
غزل 2: صلاح کار کجا و من خراب کجا
یکشنبه 26 دیماه سال 1389 12:52
صـــلاح ِ کــار کجــــا و مــن ِ خـــراب کجـــــا / ببیــن تفـــاوت ره کــز کجــاست تـا به کجا دلم ز صـــومعه بگـــرفــت و خرقــه سالـوس / کجاست دیر ِ مغـــان و شــراب ِ نــاب کجا چــه نسبـت است بـه رندی صلاح و تقوا را / سمــــاع ِ وعـــظ کجـــا، نغمـــه ربـــاب کجا ز روی ِ دوست دل ِ دشمنان چــه دریـــابـــد /...
-
گردنه اِندار
یکشنبه 19 دیماه سال 1389 09:27
همراه با نخستین بارش برف زمستانی در تهران ، عکسهایی ببینید از گردنه اِندار در اطراف تهران دی ماه 1389 عکسها از: علیرضا
-
یلدا، میلاد مهر
سهشنبه 30 آذرماه سال 1389 15:49
عکس: طلوع، جنگل ابر - تیرماه 1389 گرد آمدیم شبچرهای بود و آتشی گفت و شنود و قصه و نقلی ز سیر و گشت وقتی که بر شکفت گل هندوانه سرخ در اوج سرگذشت یلدا، شب بلند، شب بیستارگی لختی به تن تپید و به هم درشکست و رفت با خانه می شدیم که گرد سپیده دم بر بام می نشست سیاوش کسرایی شب یلدا بود، همان شبی که شاعران خیال پرست گیسوان...
-
پاییز قلعه رودخان (فومن)
یکشنبه 28 آذرماه سال 1389 12:42
-
الا یا ایها الساقی...
دوشنبه 1 آذرماه سال 1389 18:50
دوستان عزیز، به پیشنهاد پروانه گرامی و بنا به علاقه ای که همیشه به شعر شیرین و پرشور خداوندگار غزل پارسی خواجه حافظ شیرازی داشته ام، از این پس هر از گاهی، درنگی می کنم بر یکی از غزل های جاودانه حافظ. هر چند از آنجا که حافظ با روح و روان هر ایرانی هم راز و دمساز است، این ابیات بارها و بارها از زبان بزرگان و حافظ شناسان...
-
قبله صاحب خبران
پنجشنبه 29 مهرماه سال 1389 16:59
عکس از: فرناز بدیعی شعر او چون دوردست افق، بوسه گاه آسمان و زمین است؛ آسمانی است زیرا آن چه از خوبی و پاکی و عدل و امن می جوید، در این خاکدان نمی یابد و زمینی است زیرا آن چه از ناز و نوش و نوا می خواهد، در همین سایه بید و لب کشت فراهم است. رند آزاده ای که از یک سو دنیا را دنی می داند و از نیرنگ این "پیر بی بنیاد...
-
دبستانیترین مهر من
شنبه 10 مهرماه سال 1389 13:49
امسال هم مهر با رنگ و بوی پاییزی و بوی خوب کاغذهای ورق نخوردهی دفتر و کتابها و دیدار تازه کردنهای دوستان و هم کلاسیها کولهبارش را به زمین گذاشت و برخلاف سالهای گذشته دبستانیترین حسها را در من زنده کرد. بعد از گذشت سی سال از نخستین روزهای یادگیری، وقت ی اولین تلاشهای جدی نوشتن را در دستهای کوچک مهرسا – که...
-
زنی در میان دوات
یکشنبه 14 شهریورماه سال 1389 18:06
نگاهی به اندیشه و شعر غاده السمان شاعر و نویسنده معاصر عرب هنگامی که تاریخ شعر زنانه را در ادب و فرهنگ مشرق زمین ورق میزنیم، از همان ابتدا بیان، نگرش و احساس زنانه را در قالب شعر محکوم به فنا میبینیم، تا جایی که نخستین بارقههای آن در کلام رابعهها و مهستیها محکوم به خاموشی یا ممهور به مهر فراموشی است و اگر گهگاه...
-
زندگی همین تبسم طبیعت است
یکشنبه 31 مردادماه سال 1389 17:43
همین گونه خوب است همین گونه یعنی که هر کس به اندازه ی آسمان سهم دارد همین گونه یعنی زمینی پر از زندگانی همین گونه یعنی که با ماشه انگشت ِ دل آشنا نیست بمانیم در جوشش چشمه هایی که با ذات بخشندگی زنده هستند بمانیم در فرصت مهربانی بمانیم تا مهربانی بخندد من از حرص در خود فروماندگان مانده بیگانه با هر چه باران، بهاران بیم...
-
گردنه
یکشنبه 31 مردادماه سال 1389 17:42
پشت این گردنه تقسیم گلوله است و سربُران گندم و گوزن و گوشمالی ِ تگرگ آلود ِ گل و گیلاس و قاصدک. به این ظل ِ آفتاب که آفتاب گردان ها را کلافه کرده دل خوش نکن پشت این گردنه گردن می شکنند.
-
پلنگ
چهارشنبه 6 مردادماه سال 1389 15:45
چشمانش را همین طور راست و مستقیم، بدون کوچکترین پلکزدنی به روبرو دوخته بود. دندانهایش هر لحظه حس خوب دریدن را در او زنده میکردند. پنجههایش مثل کتیبهای از خشم و قدرت یکسره میل دویدن بودند؛ دویدنهای بیخیال در وسعت دشتهایی که آهوان گریزپا را پیشکشش میکردند. آرزو میکرد یک بار دیگر زیر نوازش پنجههای خورشید،...
-
کلام باران
دوشنبه 28 تیرماه سال 1389 23:27
شکفتن زنبق، کلام باران است. نوای روشن چشمه ها، سماع خلسه ی خاک. کنار مزرعه بنشین؛ اذان قامت گندم درون گنبد آلاله می شکند. چو روح باد سفر کن، مسافر گل باش. افق افق به تماشای روشنی برخیز... «محمد اسدیان»
-
جشن نیلوفر
یکشنبه 6 تیرماه سال 1389 20:05
خرداد روز از تیرماه - برابر با ششم تیر در گاه شماری ایرانی هنگام برگزاری جشنی است به نام «جشن نیلوفر» که امروزه بسیار ناشناخته مانده است و شاید به مناسبت شکوفا شدن گل های نیلوفر در آغازین روزهای تابستان به این نام نامیده شده است. «ابوریحان بیرونی» از آن به نام جشنی تازه نام برده و «خلف تبریزی» در برهان قاطع روز...
-
در کوچه بیگانگی
پنجشنبه 27 خردادماه سال 1389 01:44
نگاهی به باریک اندیشی های شعر صائب تبریزی غریب روی زمین گشتم از غریب خیالی / که هیچ کس به وطن همچو من غریب نگردد شعر صائب در بلندی های ادب فارسی، قله سرفراز غرابت و دوراندیشی دلنشین است. اصولن هنر عصر صفویه هنر رمز، ابهام، ظرافت و باریک بینی است. اگر زمانی عیار زیبایی روشنی و سادگی بود، در این روزگار، ذوق هنری جویای...
-
روشنی، من، گل، آب
جمعه 14 خردادماه سال 1389 00:35
ابری نیست بادی نیست می نشینم لب حوض: گردش ماهی ها، روشنی، من، گل، آب پاکی خوشه زیست نور در کاسه مس چه نوازش ها می ریزد... "سهراب سپهری" پینوشت: با سپاس از فرناز گرامی که زحمت Edit عکس رو کشید.
-
کمال تعجب!
یکشنبه 9 خردادماه سال 1389 22:51
محمد پورثانی، کامیار شاپور، احمدرضا احمدی،پرویز شاپور، محمد قاضی، هوشنگ مرادی کرمانی، عمران صلاحی و ناصر پاکشیر (1373) چه زیبا می شود آن هنگام فرا برسد که بخندیم به این آب و هوای خراب... "از متن یکی از ترانه های ویکتور خارا" خاطرات کمال تعجب نام ستونی بود در روزنامه آسیا که عمران صلاحی خاطرات طنزآمیز خود...